پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
24 مرداد 1399 - 20:59

رویابافی ترامپ برای توافق یک‌ماهه با تهران؛ چرایی و اهداف

ترامپ که تمرکز سیاست خارجی خود را بر شرق و مسأله چین قرار داده است و از طرفی نیز آینده نامشخص هرگونه ماجراجویی نظامی گسترده علیه ایران را می‌داند، برای خروجی آبرومندانه از منطقه در دور دوم ریاست جمهوری خود نیازمند مذاکره تهران می‌باشد؛ بنابراین ۴ هفته در اساس به معنای مدت زمانی است که ترامپ هنر معامله گری خود را اینبار باید برای دادن امتیاز و عقب نشینی بکار گیرد
کد خبر : 7091

پایگاه رهنما :

بر اساس گزارش تارنمای اپ ((app.com) دونالد ترامپ در ۹ آگوست ۲۰۲۰ (۱۹ مرداد ۱۳۹۹) وعده توافق با ایران ظرف چهار هفته را به حامیان خود داده است. ترامپ در یک محفل خصوصی در شهر لانگ برنچ ایالت نیوجرسی این وعده را مطرح می‌کند و به طرفداران خود می‌گوید در صورت پیروز در انتخابات سوم نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان ۱۳۹۹) ظرف چهار هفته با ایران به توافق خواهد رسید.

نکته قابل توجه این است که ترامپ این ادعا‌ها را تنها در فاصله سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری مطرح می‌کند و تا کنون هیچ گونه شواهدی مبنی بر گام برداشتن او در چنین زمینه‌ای وجود ندارد؛ لذا اکنون این پرسش قابل طرح است که چرا او در مقطع کنونی، بحث توافق با ایران ظرف چهار هفته را مطرح کرده و تا چه اندازه می‌توان اظهارات او را واقع‌بینانه مورد ارزیابی قرار داد؟  


توهم چهار هفته‌ای پس از رویابافی چهار ساله 

طرح زمان چهار هفته برای کشاندن ایران پای میز مذاکره در شرایطی است که در ۴ سال ریاست ترامپ بر کاخ سفید، هیچ مذاکره‌ای با ایران صورت نگرفت. طی این چهار سال البته ترامپ بار‌ها از خواست خود برای مذاکره و توافق با ایران سخن به میان آورد، اما آن‌چه در کنش عملی دیده می‌شد فرسخ‌ها با یک تنش‌زدایی راستین فاصله داشت. در این میان نکته قابل تامل پیرامون اظهارات ترامپ این است که او حتی دو ماه پیش تهران را به پرداخت هزینه بالاتر برای مذاکره بعد از پیروزی در انتخابات ماه نوامبر تهدید کرده بود. او در جمع طرفداران خود در ایالت اوکلاهاما گفته بود که در انتخابات پیروز خواهد شد و در آن شرایط هزینه توافق برای تهران بسیار بالاتر خواهد رفت.

علاوه بر این تناقض اکنون این مساله قابل طرح است ترامپ در چهار سال دوران ریاست جمهور خود نتوانست هیچ گونه توافقی با تهران امضا کند، اما چگونه بعد از انتخابات قصد دارد ظرف یک ماه به این دستاورد برسد؟ واقعیت امر این است که ترامپ بعد از به قدرت رسیدن، در ۸ می ۲۰۱۸ (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷) از برجام خارج و بازگشت تمامی تحریم‌ها علیه ایران را اعلام کرد. در ادامه وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا نیز با اعلام «سیاست فشار حداکثری» انواع تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کردند که البته بخشی از آن‌ها کم سابقه و غیرمعمول بود. همانند تحریم وزیر امور خارجه ایران و نیز ترحیم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بخشی از نیرو‌های مسلح یک کشور مستقل محسوب می‌شوند. در چند ماه گذشته نیز آمریکا تلاش دارد تحریم‌های تسلیحاتی شورای امنیت را علیه ایران تمدید کند و طی این روز‌ها به شدت درگیری در راضی کردن اعضای شورای امنیت سازمان ملل برای رای دادن ب. پیشنویس قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران است.

با تمام این اقدامات به عنوان بخش‌های مختلف کارزار فشار حداکثری علیه ایران، از یکسو تهران نه تنها حاضر به پذیرش مذاکره با واشنگتن نشد بلکه گام‌های متقابلی را در زمینه کاهش تعهدات هسته‌ای خود برداشته است. از سوی دیگر هفته گذشته نیز وزارت خارجه آمریکا از استعفای برایان هوک مسئول پرونده ایران در وزارت خارجه و مغزمتفکر کارزار فشار حداکثری خبر داد. امری که دلالت بر شکست سیاست فشار بر تهران برای آمدن بر پای مذاکره می‌کند. در این شرایط اینکه چگونه تهران حاضر خواهد شد پس از گذار از پیک تحریم‌ها تسلیم خواسته‌های نامشروع کاخ سفید شود پرسشی است که حتی خوشبین‌ترین طرفداران ترامپ را نیز متقاعد نخواهد کرد؛ لذا باید اظهارات ترامپ را پاسخی سبکسرانه به انتقادات جدی درمورد نبودن استراتژی مشخصی در میان رهبران کاخ سفید در مقابل تهران دانست.

نیازمندی آمریکا به مذاکره با ایران  

یکی از نکاتی که پیرامون گفته‌های دونالد ترامپ برای مذاکره با ایران بعد از انتخابات ۱۳ آبان می‌بایست مورد توجه قرار داد، این است که استراتژیست‌های هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه متفق‌القول هستند که بعد از انتخابات باید با ایران مذاکره شود. اما در این میان به نظر می‌رسد ایران حتی در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات به آسانی حاضر به مذاکره نخواهد شد. هر چند هیچگاه ایران مذاکره در قالب احترام متقابل و بازگشت وضعیت به شرایط قبل از حصول برجام را رد نکرده است.

واقعیت امر این است که قرارداد‌های همکاری راهبردی ایران با قدرت‌های بین‌الملل‌ای همچون چین و روسیه، فشاری بزرگ را بر آمریکایی‌ها وارد کرده و آن‌ها به شدت نگران هستند که یک ائتلاف فرامنطقه‌ای علیه آمریکا شکل بگیرد. از طرف دیگر در رقابت ژئوپلتیکی با محور مقاومت آمریکا و متحدان آن یکی پس دیگری در حال وا نهادن عرصه‌ها می‌باشند. پرونده سوریه، مسأله تلاش‌ها برای اخراج نیرو‌های آمریکایی از عراق، به نتیجه نرسیدن جنگ یمن و زمینگیر شدن عربستان در این جنگ با وجود حمایت‌های واشنگتن، ناکام ماندن پرونده معامله قرن با بازیگری محور مقاومت، شکست در جنگ افغانستان جملگی مسائلی است که واشنگتن را ناچار به پذیرش نقش و توان بازیگر مهمی، چون ایران کرده است به صورتی که آمریکا فهمیده است که برای رهایی از این چالش‌ها راهی جز مذاکره با تهران وجود ندارد. در واقع ترامپ که تمرکز سیاست خارجی خود را بر شرق و مسأله چین قرار داده است و از طرفی نیز آینده نامشخص هرگونه ماجراجویی نظامی گسترده علیه ایران را می‌داند،  برای خروجی آبرومندانه از منطقه در دور دوم ریاست جمهوری خود نیازمند مذاکره تهران می‌باشد؛ بنابراین ۴ هفته در اساس به معنای مدت زمانی است که ترامپ هنر معامله گری خود را اینبار باید برای دادن امتیاز و عقب نشینی بکار گیرد.
منبع: الوقت

ارسال نظرات